شهیده مریم فرهانیان
در ۱۴ سالگی با کمک برادر رشید خود «شهید مهدی فرهانیان» خود را مجهز به سلاح معرفت و بصیرت الهی کرد و با درک صحیح از وضعیت حاکم بر کشور و نیز ماهیت استکبار جهانی امپریالیسم،مبارزات خود را علیه ظلم های رژیم پهلوی آغاز کرد .
شهید سیدمهدی غزالی
هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد.
شهید محمدرضا شفیعی
محمدرضا شفیعی در شب عملیات کربلای 4 با اصابت تیر به ناحیه شکم مجروح میشود و چون هم رزمش نتوانسته بود او را به عقب برگرداند، به دست عراقی ها اسیر میشود. یازده روز در اسارت بوده و در نهایت به دلیل جراحتش در زندان به شهادت رسیده و همانجا در کربلا دفنش میکنند.
شهید محمدرضا حقیقی
شب خواب محمدرضا را دیدم گفتم: «مادر جان به چه میخندیدی؟» گفت: «خندهام دلیل داشت خداوند هر آنچه در دنیا و آخرت بالاتر است را به من نشان داد.» متوجه حرفش نشدم؛ گفتم: «یعنی خانه و ماشین و باغ و... »گفت: «نه مادر جان خیلی بالاتر از اینها».
شهدای کربلای۴
متن زیر برشی از کتاب حماسه یاسین نوشته حجت الاسلام انجوی نژاد از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که درباره شهدای غواص عملیات کربلای۴ نوشته شده است.
شهید مرتضی عبداللهی
گفتوگوی خواندنی با مادر و همسر مهندس شهید مرتضی عبداللهی از شهدای مدافع حرم را از نظر میگذرانید.
شهید جان محمد جاری
شب عملیات کربلای ۴ بود تمام بچهها دور هم نشسته بودند و با هم صحبت میکردند که فرمانده دلاور، جان محمد جاری گفت: بچهها میخواهم وصیت بنویسم قدری مرا به حال خودم بگذارید.
شهید امیر تهرانی
پاسدار شهید «امیر تهرانی» در وصیتنامه خود آورده است: «مادر جان از تو میخواهم که در شهادت من صبر کنی و مطمئن باش من گریه برای حسین (ع) را بیشتر دوست دارم تا گریه برای خودم.»
حاج محمود عادل
دوران پر رمز و راز دفاع مقدس هر روزش برگی از دفتر هزار برگ خاطرات رزمندگان است خاطراتی که حتی تصور برخی از آنها حیرت انگیز است و این گزارش بخشی از خاطرات چند روزه رزمنده استان یزد در جبهه هاست.