شهید اسدالله هاشمی
شهید اسدالله هاشمی
به یاد خدا زندگی کردن و مردن بدست اوست و به یاد شهدا که عزت و شرف ما از آنهاست و به یاد رهبر و امام امت که بیداری ما و پیدا نمودن راه اسلام ما از اوست.

وصیت نامه شهید اسدالله هاشمی

به یاد خدا زندگی کردن و مردن بدست اوست و به یاد شهدا که عزت و شرف ما از آنهاست و به یاد رهبر و امام امت که بیداری ما و پیدا نمودن راه اسلام ما از اوست.

مردن حق است و مورد قبول همه، اما چگونه مردن مهم و تعیین کننده هدف و جهت راه ماست.

پس خدایا! چگونه مردن را به ما بیاموز. خداوندا تو مرا به نیکی فرمان دادی، اما من نافرمانی کردم، تو مرا از بدی‌ها نهی کردی، ولی من مرتکب منهیات شدم، نمی‌دانم چگونه و با چه وسیله‌ای به تو روی آورم‌ای مولای من، آیا با گوشم؟ باچشمم؟ با زبانم؟ بادستم؟ مگر همه این‌ها نعمات تو پیش من نیستند که با آن‌ها با تو نافرمانی کردم؟!‌ای مولای من حق با تو و مسئولیت با من،‌ای کسی که گناهان مرا از پدران و مادران پنهان کردی تا مرا به جرم و تنبیه نکشد و هم از اقوام و برادران، تا مراشماتت و سرزنش نکنند و هم از حکومت‌ها تا مرا مجازات نکنند.

خواهشمندم جوانان و مردم ما را از پیروان و سربازان حقیقی آقا امام زمان قرار دهی، آرزو دارم تا به جوانان ما روحیه شهادت طلبی، ایثار، گذشت، استقامت، پایداری در راه اسلام و قرآن و در رکاب آقا امام زمان عطا فرمایی. ضمن درود و سلام بر پدر مادر و برادان و خواهرانم برای تمامی آنان آرزوی درک و فهم اسلام و عمل بدان را دارم، چون خود گناه کارم و چشم انتظار بخشش و دعای خیر آنها، از همه آن‌ها حلالیت می‌خواهم و از دیگران که به شکلی با آن‌ها در ارتباط بودم، طلب عفو و بخشش دارم، همه دعا کنید بخصوص توای مادرم شاید که به خود آیم، شاید قلب زنگار گرفته‌ام صیقل یابد و شاید هم دعای خیر شما سبب قبولی اعمالم و بخشش گناهانم شود.

خداوند بخشنده مهربان، حلیم، کریم، رحیم، کریم و قادر درست همان موقع که تمام بدی‌ها را کردم وپشت به او کردم طغیان کردم، نافرمانی کردم ودر لجن زار غرق بودم بدون هیچ واسطه‌ای خودش دعوت می‌کند و می‌گوید بیا، تو بیا پیش من تا تورا ببخشم راستی پیش او نروم به کجا می‌خواهم برم؟ به چه کسی می‌خواهم پناه ببرم؟ خدا می‌گوید کسی به تو پناه نمی‌دهد پس بازهم پیش خودمان بیا. خدا یا تو چه قدر بزرگی اگر ما می‌توانستیم همین یک صف بزرگی تو را بفهمیم به در خانه هیچ کس به غیر از تو نمی‌رفتیم. مادرم! این سفر‌ها فرق دارد، چون دعوت خدا است… پس حتما دعا کنید که سالم و بی خطر از شیطان درونی و بیرونی بگذرم به امید رسیدن به مقصد و قبول شدن طاعات و اعمالم.