دفاع مقدس ، واژه ای است که به جنگ تحمیلی حزب بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران اطلاق می شود. جنگ در شرایطی به ایران تحمیل شد که نیروهای نظامی وضعیت مناسبی نداشتند و در وضعیت برابر با ارتش عراق نبودند. تجربه ۹ ماهه فرماندهی بنیصدر در جنگ هم نشان داد که با روشهای مرسوم و کلاسیک مبتنی بر جنگهای متقارن نمیتوان جنگ را پیش برد. اگرچه از همان ابتدا با تاکید امام خمینی (ره) راهبرد دفاع همهجانبه در برابر تجاوز رژیم بعث عراق مورد استقبال نیروهای مردمی و نظامی قرار گرفت، اما با عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا، فرماندهی در جنگ نیز با این راهبرد همراه شد و تحولاتی را به وجود آورد که نیروهای ایرانی در وضعیت مسلط و پیروز قرار گرفتند.
امام خمینی (ره) دفاع در برابر دشمن بعثی را دفاع مقدس نامیدند و به این دفاع قداست بخشیدند. قداست بخشی به دفاع موجب شد تا مردم انقلابی و مذهبی نگاه متفاوتی نسبت به جنگ پیدا کنند و هر کس چه مرد و چه زن و چه پیرمرد و چه پیرزن به دنبال یافتن نقش خود در دفاع مقدس همچون انقلاب اسلامی باشد. امام در ادامه موضوع جنگ را در اولویت نخست مسائل کشور قرار دادند و در ذیل دفاع مقدس، دفاع همهجانبه را مطرح کردند؛ بدین معنی که علاوه بر اشخاص حقیقی و مردم، نهادها و سازمانها هم باید در دفاع مقدس نقش آفرین باشند و هر سازمان اعم از نظامی و غیرنظامی باید نقش خود را در دفاع همهجانبه ایفا کند.
بسیج که از آذرماه سال ۵۸ و تقریباً یک سال پیش از آغاز جنگ تاسیس شده بود، با هدایت امام خمینی (ره) وارد جنگ و امور مربوط به آن شد. ورود بسیج به جنگ در راستای تحقق دفاع همهجانبه بود. با ورود نیروهای بسیجی به جبهههای جنگ و سازماندهی آنان در خطوط عملیاتی، گردانها، تیپها و لشکرها به تدریج سازمان رزم جنگ سر و سامان گرفت و ساختار بومی نیروهای نظامی به خصوص سپاه شکل گرفت. ابتکار حضور نیروهای بسیج در جنگ موجب شد تا افراد مستعد برای فرماندهی و دیگر مسئولیتهای مهم در جنگ از میان نیروهای اعزامی شناسایی و تربیت شوند تا کادر فرماندهان جنگ نیز شکل بگیرد.
به طور کلی ایده دفاع مقدس و دفاع همهجانبه که منجر به ورود مردم به تمام بخشهای جنگ شد، صحنه جنگ را به کلی تغییر داد. اگر جنگ تنها بر پایه عملیاتهای نظامی نیروهای مسلح و هزینههای دولت اداره میشد، ایران هیچگاه موفق به متوقف ساختن پیشروی دشمن بعثی و خروج آنان از کشور و پی گرفتن سیاست تعقیب متجاوز نمیشد. امام با ایده دفاع مقدس بار اصلی جنگ را بر دوش مردم گذاشتند و با تکیه بر مردم، نیروهای مسلح اعم از سپاه و ارتش را تقویت کردند و انتظارات نسبت به آنان را افزایش دادند. همچنین دست دولت را در رسیدگی به مشکلات داخلی کشور و مسائل معیشتی مردم باز گذاشتند.
دفاع مقدس علاوه بر پیروزی بزرگی که در جنگ برای ایران داشت، دستاوردها و تجاربی هم برای ایران داشت که در گزارش زیر به آن خواهیم پرداخت:
قدرت بازدارندگی و هراس از تکرار سرنوشت صدام
مهمترین دستاورد دفاع مقدس، پدید آمدن قدرت بازدارندگی است. ایران که در دو قرن گذشته بخشهای بسیاری از سرزمینش را در جنگها و قراردادها از دست داده بود و در دوران پهلوی دوم محل حضور بیش از ۵۰ هزار مستشار خارجی شده بود، در دوران دفاع مقدس اجازه نداد، بخشی از ایران در اشغال دشمن باقی بماند و دشمن متجاوز بعثی مجبور شد به قرارداد ۱۹۷۵ و مرزهای رسمی ایران و عراق بازگردد.
این موفقیت در حالی به دست آمد که ایران تحریم تسلیحاتی بود و به سختی میتوانست برخی از تجهیزات نظامی را از برخی کشورها خریداری کند؛ اما عراق از سوی کشورهای غربی و شرقی حمایت سیاسی و تجهیزاتی میشد و کشورهای عربی منطقه نیز با روشهای مختلف از جمله اعطای وام، بودجه خریدهای تسلیحاتی عراق را فراهم میکردند.
ضمن اینکه ایران در برهههایی از جنگ و در پی اجرای راهبرد تعقیب متجاوز توانست بخشهایی از خاک دشمن را تصرف کند. ایران در عملیات والفجر هشت که در سال ۶۴ اجرا شد، توانست شبه جزیره فاوه را تصرف کند و با کشور کویت هممرز شود.سرنوشت صدام که ادعای رهبری جهان عرب را داشت؛ نگاهها را نسبت به قدرت ایران تغییر داد. آنان که تصور میکردند با یک جنگ نظامی میتوان انقلاب اسلامی را نابود کرد، دیگر رویارویی با ایران را سخت و دشوار میدانستند.
صدام که بنا داشت ظرف مدت یک هفته، ایران را شکست دهد، نه تنها به هدفش نرسید، بلکه پس از یک سال مجبور به ترک مناطق اشغال شده شد و در ادامه در لاک دفاعی فرو رفت و در باتلاق جنگی که خود آغازکننده آن بود، دست و پا زد. در نهایت جنگ تحمیلی علیه ایران، صدام را به سقوط کشاند؛ چراکه عراق پس از پایان جنگ با ایران و به دلیل پیامدهای این جنگ به کویت حمله کرد که این حمله مورد واکنش آمریکا و دیگر کشورها قرار گرفت. صدام از جنگ اول خلیج فارس تا جنگ دوم خلیج فارس که منجر به سقوطش شد، مسیر زوال را طی کرد.
سرنوشت صدام که ادعای رهبری جهان عرب را داشت؛ نگاهها را نسبت به قدرت ایران تغییر داد. آنان که تصور میکردند با یک جنگ نظامی میتوان انقلاب اسلامی را نابود کرد، دیگر رویارویی با ایران را سخت و دشوار میدانستند. به عقیده آنان در روزگاری که ایران از توان تسلیحاتی آنچنانی برخوردار نبود، توانست صدام را به عقب براند و زمینه سقوط او را فراهم کند، حال که ایران به تجهیزات پیشرفته نظامی دست پیدا کرده است، قطعاً سرنوشتی بدتر از سرنوشت صدام برای هر متجاوزگری پیش خواهد آمد.
از دوران دفاع مقدس طراحی و ساخت تجهیزات نظامی آغاز شد. امروز ایران در برخی از حوزههای نظامی مانند موشکی و پهپادی جزو چند قدرت برتر دنیاست که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد؛ قدرتی که مورد تایید فرماندهان و اندیشکدههای نظامی بسیاری از کشورها از جمله آمریکاست. قدرت بازدارندگی ایران موجب شد تا ارتش آمریکا، ترامپ را در حمله به ایران توجیه کند که اگر به ایران حمله کند، ایران چه پاسخهایی خواهد داد و چه پیامدهایی برایشان در منطقه دارد.
شلیک موشکها و پرواز پهپادها از دوران دفاع مقدس
جنگ در شرایطی به ایران تحمیل شد که ارتش وضعیت مناسبی نداشت، سپاه نیز تازه تاسیس شده بود. جنگ نه تنها ارتش و سپاه ایران را از هم پاشیده نکرد، بلکه ارتش در دوران جنگ به بازیابی قدرت خویش پرداخت. سپاه نیز از دوران دفاع مقدس با ایجاد و توسعه سازمان رزم، قدرت خود را افزایش داد. پس از دفاع مقدس، ایران دارای دو سازمان بزرگ نظامی یعنی ارتش و سپاه با ماموریتهای مشخص شد که بسیاری از افسران پاسدار و ارتشی در جنگهای منطقه به عنوان مستشار نظامی حضور پیدا کردند.
به قدرت نظامی سپاه و ارتش، قدرت بسیج هم باید اضافه کرد. در دوران دفاع مقدس نیروهای بسیجی نقش مهمی در اجرای عملیاتهای نظامی داشتند. پس از دفاع مقدس بسیج علاوه بر اینکه قدرت نظامی خود را ارتقا داد، در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی هم نقش آفرین شد.
توان موشکی ایران (مهمترین عنصر قدرت بازدارندگی ایران) نیز یادگار دفاع مقدس و سرداران آن است. 17 روز پس از آغاز جنگ تحمیلی، رژیم بعث عراق با موشک «فراگ۷» که از شوروی خریداری کرده بود، شهر دزفول را مورد حمله موشکی قرار داد. موشکبارانهای رژیم بعث عراق تمامی نداشت و موشکهای عراق به شهرهای میانی کشور هم میرسید. در زمستان سال ۱۳۶۲ جنگ شهرها و شلیک موشکها به اوج رسید. ایران پاسخ توپخانهای داد؛ اما همچنان دست موشکی دشمن بعثی بر سر شهرهای ایران بود.
مسئولان به دنبال پاسخ دیگری بودند؛ اما سپاه و ارتش موشکی نداشت؛ حتی پیش از انقلاب، شاه چند بار درخواست خرید موشک از آمریکا کرده بود؛ اما آمریکا موافق نبود که ایران به موشکهای زمین به زمین دست یابد. شاه حتی به آمریکاییها گفته بود که «عراق همپیمان شرق و دشمن غرب، دارای موشکهای «فراگ۷» و «اسکادB» است که ما هم باید موشک داشته باشیم»؛ اما این هم افاده نکرد و آمریکاییها مخالف موشکی شدن ایران بودند.
مسئولان کشور در شورای عالی دفاع به این نتیجه رسیدند از دیگر کشورها موشک خریده شود. سوریه اعلام کرد که موشکهای اسکادB تحت امرشان نیست و تحت امر مستشاران روسی است. اما اعلام کردند که میتوانند به نیروهای ایرانی آموزش بدهند. در نتیجه حسن طهرانیمقدم به همراه تیمی برای گذراندن دورههای آموزشی عازم سوریه شدند. لیبی موافقت کرد تا به ایران موشک بدهد.
شلیک موشکها را خودشان انجام دادند؛ اما لیبیاییها در ادامه قطع همکاری کردند. در این شرایط ایران مانده بود و چند موشک که برخی از قطعات آن را نداشت و بهسختی میشد شلیک کرد. امروز ایران جزو چند قدرت برتر موشکی دنیاست و اگر روزگاری مجبور بودیم برای شروع کار، از لیبی موشک بخریم و در سوریه آموزش ببینیم، حالا حتی کارخانجات موشکسازی سوریه هم ایرانی شده است و همان کشورها از ایران موشک میخرند.
از آن پس طهرانیمقدم و همکارانش با اتکا به آموزشهایی که در سوریه آموخته بودند، با دریافت برخی اقلام موشکی از کره شمالی، اقدام به طراحی روشهای مبتکرانهای برای شلیک موشکها کردند. 2 موشک از مجموعه اولین موشکهای واردشده به ایران به مرکزی در وزارت سپاه برده شد تا روی آن مطالعاتی انجام شود. یک روز آیت الله خامنهای رئیس جمهور وقت از آن مرکز بازدید کرد. موشکها هنوز در کانتینر بود و نیروها مطالعات قبل از دمونتاژ را انجام میدادند. رئیس جمهور از اینکه موشکها هنوز دست نخوردهاند، تعجب کرد و توصیه کرد که «نهراسید و موشکها را باز کنید تا به نتیجه برسید».
با پایان یافتن جنگ تقویت توان موشکی کشور متوقف نشد. سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه میگوید: «درست است که جنگ بعد از پذیرش قطعنامه پایان یافت و خیلی از کسانی که مسئول بودند، رفتند دنبال کارهای دیگر ولی جنگ در مرحله جدید برای بچههای موشکی شروع شده بود؛ یعنی یکی از کارهای مهم شهید طهرانی مقدم این بود که بعد از پایان جنگ آن انسجامی که بچهها داشتند را حفظ و از فرصتی که پیش آمده بود استفاده کرد برای اینکه کاستیها را برطرف کند».
اراده طهرانی مقدم موجب شد تا ایران به صنعت موشکی دست یابد و اگر اراده، اصرار و سختکوشی او و همراهانش نبود، ایران در حوزه موشکی متوقف میشد. امروز ایران جزو چند قدرت برتر موشکی دنیاست و اگر روزگاری مجبور بودیم برای شروع کار، از لیبی موشک بخریم و در سوریه آموزش ببینیم، حالا حتی کارخانجات موشکسازی سوریه هم ایرانی شده است و همان کشورها از ایران موشک میخرند.