جنگ ایران و عراق وتحلیل ژئوپولیتیک این درگیری
جنگ ایران و عراق وتحلیل ژئوپولیتیک این درگیری

نگ ایران و عراق که با نام جنگ تحمیلی و دفاع مقدس نیز شناخته می‌شود، طولانی‌ترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در روز ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ آغاز شد. در طول هشت سال دفاع مقدس، تعداد شهیدان سرزمین مقدس ایران، به حدود دویست هزار نفر رسید. در این مقاله به بررسی منشأ درگیری جنگ ایران و عراق، از نظر ژئوپولیتیک (وابسته به جغرافیای سیاسی) می پردازیم.

جنگ ایران و عراق که با نام جنگ تحمیلی و دفاع مقدس نیز شناخته می‌شود، طولانی‌ترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در روز ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ آغاز شد. در طول هشت سال دفاع مقدس، تعداد شهیدان سرزمین مقدس ایران، به حدود دویست هزار نفر رسید. در این مقاله به بررسی منشأ درگیری جنگ ایران و عراق، از نظر ژئوپولیتیک (وابسته به جغرافیای سیاسی) می پردازیم.

دلایل درگیری جنگ ایران و عراق از دیدگاه ژئوپولیتیک

تحلیل ژئوپولیتیک جنگ ایران و عراق دولت سیاسی

منشأ درگیری و جنگ ایران و عراق، از دو جهت، ژئوپولیتیک (وابسته به جغرافیای سیاسی) بود:

اولا، مسائل سرزمینی علت مستقیم جنگ بود وعلاوه بر اختلافات مرزی شط العرب، حداقل پنج موضوع عمده ارضی نیز وجود داشت.

دوما، عراق برای گرفتن یا بازپس گیری قلمرو برای اهمیت نمادین خود وارد جنگ شد.علت اهمیت داشتن نماد یک کشور، هدف سیاسی صریح آن است، به علاوه، دستیابی به یک سرزمین، وسیله ای برای دستیابی به اهداف سیاسی دیگر نیز هست.

تحلیل گرانی که بر موضوعات سرزمینی به عنوان علت هشت سال دفاع مقدس تأکید کرده اند، تقریباً منحصراً بر شط العرب تمرکز داشته و سایر مشکلات اساسی سرزمینی را یا نادیده گرفته اند یا به آنها توجه کافی نشان نداده اند. بار سیاسی این مشکلات، بسیار بیشتر از اختلاف در مورد شط العرب بود.

مسائل سرزمینی در جنگ ایران و عراق

۱- ارتفاعات استراتژیک

در منطقه مرزی میانه، اختلافات شدیدی بر سر ارتفاعات استراتژیک زین القوس و سیف سعد در جنوب قصرشیرین وجود داشت. یکی از شرایط پیمان سال ۱۳۵۴ این بود که ایران این سرزمین را پس دهد که این کار را نکرد. از نظر عراقی، این واقعه جنگ را آغاز کرد. یکی از اصلی ترین اهداف حمله به ایران، بازپس گیری این ارتفاعات بود.

۲- منابع آبی

اختلاف دوم سرزمینی، مربوط به حقوق آب رودخانه های مشترک بود. دو کشور تقریباً سی رودخانه مشترک دارند که در کوه های ایران سرچشمه گرفته، به عراق سرازیر شده و سپس عمدتا به رودخانه دجله تخلیه می شوند. انحراف زیاد آب ایران از این نهرها، سختی های زیادی را برای شهرک های رودخانه ای عراق ایجاد کرد. این مسئله در دهه های اخیر روابط دیپلماتیک را به شدت متشنج کرده بود و هیچ یک از معاهدات مرزی نیز این مشکل را حل نکرد.

تحلیل ژئوپولیتیک جنگ ایران و عراق دولت سیاسی

۳- مسائل نژادی در جنگ ایران و عراق

سومین مسئله سرزمینی مربوط به کردها بود که اکثر تحلیلگران نقش آنها را در جنگ ایران و عراق نادیده گرفته یا تفسیرغلط کرده اند. از دیدگاه عراق، این نگرانی، مربوط به سرزمین و منابع آن است. کردها در شمال عراق ( منطقه اولیه تولید نفت این کشور) متمرکز شده بودند و ناسیونالیسم کرد برای مدتی طولانی تجسم یک تهدید جدایی طلبی بود. این مسئله به خودی خود ممکن است به جنگ منجر شود.

نقش خوزستان در جنگ ایران و عراق

خوزستان به طور غیرمستقیم آخرین مسئله مهم سرزمینی بود که از نظر ژئوپولیتیک (وابسته به جغرافیای سیاسی) زمینه ساز جنگ بود. استراتژی نظامی عراق در هنگام تهاجم مبهم بود. به عنوان مثال، تلاشی برای قطع خطوط حمل و نقل به تهران یا اصفهان صورت نگرفت. به استثنای خرمشهر که نیروهای عراقی پس از درگیری شدید، آن را به تصرف خود درآوردند، هیچ کوششی تمام عیار برای گرفتن سایر مراکز مهم شهری وجود نداشت. این الگو، گمانه زنی ها را مبنی بر اینکه حمله به خوزستان بیشتر یک اقدام استراتژیک و نمادین بوده تا یک تلاش هماهنگ برای پس گرفتن سرزمین، افزایش داد.

سرزمین و منابع، ازعوامل جغرافیایی با نقش مستقیم در جنگ ایران و عراق بودند. در طول قرن بیستم، رشد ملی گرایی اهمیت زیادی به سرزمین های مورد مناقشه مرز ایران و عراق داد. کاهش تدریجی کنترل عراق با معاهده، تأثیر واقعی اقتصادی کمی داشت، اما اهمیت روانی آن زیاد بود. علاوه بر نگرانی عراق از موقعیت جغرافیایی اساساً محصور در خشکی، از دست دادن سرزمین، نمادی ملموس از تحقیر توسط قدرت های امپراتوری و یک رقیب باستانی بود. از دست دادن سرزمین همچنین نمایشی شرم آور از عدم موفقیت عراق در تبدیل شدن به قدرت اصلی منطقه و رهبر جهان عرب بود.

اقدامات عراق تلاشی بود برای بازخرید خود و بازیابی غرور ملی با بازپس گیری شط العرب. عراق برای اجبار مجدد مذاکره در مرز، خوزستان غربی را مورد حمله قرار داد و منطقه ای با اهمیت استراتژیک، به عنوان اهرم چانه زنی و نماد، به دلیل جمعیت عرب زبان را به تصرف خود درآورد. خارج شدن این منطقه از کنترل ایران، حتی به طور موقت، می توانست عراق را به مقام رهبری در جهان عرب برساند که با دلاوری و فداکاری جوانان شجاع ایران زمین، به وقوع نپیوست.