وصیت نامه سردار رشید اسلام شهید حاج محمد طاهری معاون تیپ امام صادق (ع) جان عاریه است جان که سپرده است دوست روزی رخش بینــم و جانـــم فدا کنــــم بســــم الله الـــرحــــمن الرحــــیم الحمدالله رب العالمین و صلی ا… علی محمد و آله الطیبین الطلهرین و لعنته ا… علی القوم الضالمین . با سلام […]
وصیت نامه سردار رشید اسلام شهید حاج محمد طاهری
معاون تیپ امام صادق (ع)
جان عاریه است جان که سپرده است دوست
روزی رخش بینــم و جانـــم فدا کنــــم
بســــم الله الـــرحــــمن الرحــــیم
الحمدالله رب العالمین و صلی ا… علی محمد و آله الطیبین الطلهرین و لعنته ا… علی القوم الضالمین .
با سلام به پیشگاه مقدس امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام خمینی و سلام بر همه ملت های آزاده و در خط ولایت اهل البیت اینک در هر عملیاتی که اینجانب توفیق پیدا می کنم شرکت کنم چند جمله ای به عنان وصیت می نویسم .
اینجانب محمد طاهری فرزند اکبر شماره شناسنامه (۵۰۶ ) متولد کاشمر شغل پاسدار که به خاطر دفاع از حریم قرآن و خدمت به جمهوری اسلامی به سپاه آمدم و از همان اول عشق اسلام در قلبم مرا وادار خدمت به جمهوری اسلامی کرد و اینک که خداوند تبارک و تعالی به این بنده حقیر توفیق عنایت کرد که با آگاهی و آشنائی به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد به ولایت فقیه بوده و در هر کاری که بتوانم به اسلام و مسلمین خدمت کنم تا اینکه این جنگ تحمیلی پیش آمد و این گناهکار به جبه ها اعزام شد و حالا هم در جبهه هستم و می دانم که نتوانستم به تکلیفم عمل کنم امیدوارم که این قلیل خدمت را خداوند تبارک و عالی از این بنده حقیر کمترین قبول کند انشاءالله.
گرچه عمر زیادی ندارم و آنچه عمر کردم همه وقتم را در غفلت و بطالت گذرانیدم اما در طول جنگ که از طرف سپاه به جبهه مأمور شدم فرصتهایی می شد که گاه گاهی قلبم متوجه خدا می شد و این توفیق هم بهترین حالات بودکه فرصت توبه داشتم و امیدوارم که خداوند عالم از گناهان من بگذرد و خدا می داند که تنها آرزویم این است که خداوند تبارک و تعالی حال تضرع به در گاهش و خدمت به اسلام مسلمین به من عنایت کند و شهادت در راهش را.
و هر چند ما خیلی غافل بودیم و خیلی به هواهای نفسانی جواب مثبت دادیم و از لذتهای معنوی غافل بودیم و فکر می کردیم که لذت دنیا در خوردن و نوشیدن و خوابیدن است حال که بر اثر نعمت ولایت فقیه از خواب غفلت بیدار شدیم فهمیدیم که راه حیوانی را پیشه گرفتیم و قرآن را اصلاً درک نکردیم و نه تنها از قرآن بی اطلاع بودیم بلکه خیانت به قرآن می کردیم و در حقیقت بگویم که ما پیش از انقلاب مرده بودیم و در اثر این انقلاب اسلامی ما در حقیقت زنده شدیم.
چنانچه قرآن کریم کی فرماید : ‹‹ یا ایها الذین آمنوا استجیبولله و لرسول اذا دعاکم لما یحییکم ›› را معنی آنرا فهمیده بودیم و شکر خدا را که منت گذاشت بر ملت اسلامی ایران و رهبری از سلاله رسول ا… عنایت کرد که لتهای مرده را زنده کرد و جوانهای عیاش و ننگجوی ما را به تفکر و جنگجوئی مبدل کرد و امروز ما به واقعیت پی می بریم که چطور توحیدی انسان ساز است هر چند که قدرتهای پوسیده فشار خود را بر مسلمانان حقیقت جو وارد آوردند.
ملتها آگاهتر و به خدا نزدیکتر می شوند و آدم در همین صحنه های نبرد وفشارها و تهدیدهاست که ساخته می شود قلبش متوجه قدرت لایزال الهی می شود و هر کس که قلبش متوجه خدا شد و عاشق و معشوق شد دل از لذائذ دنیوی پاک می کند و از وابستگیهای دنیوی مبرا می شود و از هواهای نفسانی بر حذر می شود و خوشا بحال کسی که از همه لذائذ دنیوی چشم بپوشد حب جاه و مقام را از قلبش بیرون کند و برهان رب پیدا کند تا بتواند راه سیر و سلوک به لقاء ا… را بپیماید چنانچه امام امت فرمود بازوی قوی و قلب مطمئن و عشق به لقاءا… است که پیروزی می آورد و این درجات برای انسانها میسر نمی شود مگر اینکه از خدا و رسول و اولی الامر اطاعت کنند.
من تعجب می کنم از اینکه اکثریت مردم ایران ایمان به ولایت فقیه دارند و معتقد حضرتش می باشند و چطور خودشان را توجیه می کنند که امام به عنوان یک رهبر و فرمانده کل قوا حکم کردند که باید صدام از بین برود و تا این حیوان خفه نشود منطقه آرام نخواهد شد چرا این دستور را اجرا نمی کنید و به جبهه ها نمی آیند تا تکلیف را عمل کنند چطور در روز رستاخیز در پیشگاه پیامبر سربلند خواهند کرد ، و ما هدفمان از این مبارزه پیروزی و فتح بغداد نیست بلکه هدفمان این است که عمل به تکلیف کنیم و رضای خدا را خواهانیم فتح و پیروزی از اوست و ما پیروزی قلب را مقدم بر پیروزی دشمن می دانیم اگر ما مالک خودمان بشویم و در راه صحیح اسلام راهمان راه انبیاء و اولیاءاست حرکت کنیم به آرزو و هدفمان رسیدیم.
اما افسوس که ما تا به حال به تکلیف عمل نکردیم و برای اسلام هیچ خدمتی نکردیم و دل به این زیورهای دنیوی نبستیم و از یاد خدا غافل بودیم وای به حال ما وقتی امیرمؤمنان علی (ع) بفرماید وای از کمی توشه و دوری از آخرت ، ما چه بگوئیم امیدوارم که لطف حق شامل حال بشود با این امیدواری ما باز در ضرر و خسران بودیم و عمر را بیهوده تمام کردیم و در وقتمان اسراف کردیم ، من به همه کسانیکه اینجانب را می شناسد وصیت می کنم مثل من غافل از یاد خدا نباشند و عمرشان را صرف دنیا و شهوات دنیا نکنند و از گذشتگان عبرت بگیرند و هر کار که می خواهید انجام دهید رضای خدا را در نظر بگیرید تا رستگار شوید .
کوشش کنید که رضای خدا را جلب کنید که همه مقام و پستی ها و آنچه در دنیاست فانی است عزت را خدا می خواهد ذلت را خدا می دهد قدرت مافوق قدرت ها خداست و هر مسئولیتی را به عهده می گیرید به خاطر او باشد .
یک وصیت هم به فرزندانم دارم که تا می توانید علم بیاموزید و درس حوزه علمیه را تا سر حد توان بخوانید و همت به آن باشد که از نظر تقوی معصوم شوید گرچه به پایه تقوا و عمل امام صادق (ع) نمی رسید ولی همت شما آن باشد که باید برسیم و ای همسرم که در طول زندگی در تمام غم و شادی من شریک بودی صابر باش و راضی به رضای پروردگار و اگر ایمان به عمل من داشته باشی در اجر ثواب من شریک هستی بلکه بالاتر و سعی کن که بعد از من باعث افتخار اسلام باشی نه باعث ننگ جامعه اسلامی ، گرچه شما خیلی صابر بودید شاکر هم باش زیرا به قول پیامبر اسلام نصفش صبر است و نصفش شکر ، قلبت را متوجه خدا کن و بر او توکل کن و از او یاری بجوی به قول شاعر که می گوید :
ز آه آدمی گردد آئینه سیاه شود با صفا آئینه دل به آه
و من راجع به شما وصیت کردم و باز هم وصیت می کنم تا زمانی که خواسته باشی مسئولیت خانه داری مرا به عهده داشته باشی کلیه اموالم و سرپرستی بچه هایم با شماست و هیچ کس حق دخالت ندارد مگر قانون اسلامی و هر زمان که قانون اسلام اجازه نداد یا خودت خواستی این مسئولیت را قبول نکنی و آزاد زندگی کنی یک سهم دختر بخش مثل سمیه از کلیه اموالم به تو بدهند و شما آنچه اسلام حکم می کند که هشت یک باشد نگیری صرف نظر کنی بلکه مثل سمیه یک سهم داشته باشی .
و اگر من به فیض شهادت نائل شدم گرچه در خودم این لیاقت را نمی بینم اگر جنازه من بدست نیامد غصه نخورید و اگر جنازه آمد در مزار مهدی آباد دفن نمائید و برای من طلب مغفرت نمائید و در پایان از پدر و مادر عزیزم و برادرانم که حق زیادی به گردنم دارند می خواهم مرا ببخشند و از درگاه خداوند تبارک و تعالی برای من طلب آمرزش کنند وبه راه اسلام که همان راه پیامبر عطیم الشأن اسلام است آشنا شوند و عمل نمایند و غافل نباشند و از دنیا برای سفر آخرت توشه بردارید که کل نفس ذائقه الموت می باشم.
و کلیه برادران دینی که همدیگر آشنا بودیم تقاضا می کنم که اگر به گردن من حقی دارند به خاطر خدا مرا ببخشند و از دعای خیر فراموشم نکنند و اگر حال دعا پیدا کردند و موفق به دعا شدند از دعا برای رزمندگان فراموش نفرمایند . مدت یک ماه روزه مقروض هستم ادا نمایند و بقیه مقروضم را از اموالم بپردازند . امیدوارم که حضرت منان و سبحان مرگ مرا شهادت در راهش قرار دهد و با دین اسلام به لقائش به پیوندم .
خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار .
خداحافظ التماس دعا
محمد طاهری ( ۱۸ / ۱۲ / ۶۳ )