شهید علی رضا موحد دانش ؛ شهید عزادار نمیخواهد،رهرو میخواهد! - رسانه خبری، علمی و فرهنگی رزمندگان | رسانه خبری، علمی و فرهنگی رزمندگان
شهید علی رضا موحد دانش؛شهید عزادار نمی‌خواهد،رهرو می‌خواهد!

شهید علیرضا موحد دانش

شهید علی رضا موحد دانش (۱۳۳۷ در تهران – ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ در حاج عمران)، از فرماندهان سپاه پاسداران ایران در جنگ ایران و عراق بود.

پس از فرمان روح‌الله خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها، وی نیز از پادگان گریخت و به جمع انقلابیون پیوست.

در سال ۱۳۵۵ وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی برق به کسب علم مشغول شد.

آغاز جنگ

با آغاز جنگ تا پایان آذر ۵۹ در جبهه آبادان به همراه محمد جهان‌آرا به رزم و شناسایی مواضع دشمن در خرمشهر مشغول بود.

در شهریور ۱۳۶۰ طی عملیات بازی دراز ۳، یک دستش قطع شد.

جنگ/عملیات/ شهید علی رضا موحد دانش/شهادت

پس از عملیات مطلع الفجر به مکه رفت. قبل از عملیات فتح المبین، به لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله اعزام شد،

تا به عنوان معاون گردان حبیب بن مظاهر مأموریتش را انجام دهد.

شهید علی رضا موحد دانش پس از خاتمه عملیات فتح المبین، فرماندهی گردان حبیب بن مظاهر را بر عهده گرفت

و نقش فعالی در مراحل چهارگانه عملیات الی بیت‌المقدس و آزادی خرمشهر ایفا کرد.

وی پس از پایان عملیات بیت‌المقدس، به همراه قوای محمد رسول‌لله به لبنان اعزام شد.

شهادت

علی رضا موحد دانش در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۲ در منطقه حاج عمران،

در حالی که فرمانده‌ی تیپ ۱۰ سیدالشهدا را بر عهده داشت، به شهادت رسید.

مزار وی در قطعه ۲۴ بهشت زهرا در تهران است.

بخشی از وصیت نامه دوم شهید علی رضا موحد دانش

سلام علیکم،

در زمانی قلم به نیت وصیت بر کاغذ می لغزانم که هیچ گونه لیاقت شهادت را در خود نمی بینم.

وقتی به قلم رجوع می کنم، غیر از سیاهی و تباهی و معصیت چیزی نمی یابم و به همین دلیل است که؛

از پروردگار توانا عاجزانه می خواهم که تا مرا نیامرزیده است، از دنیا نبرد.

.

.

.

شهید عزادار نمی خواهد

شما خوب می دانید که شهید عزادار نمی خواهد،

رهرو می خواهد همان طور که من رهرو خون برادرم بودم شما هم با قلم و زبانتان پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید.

.

.

.

پدر و مادر عزیز!

به خاطر تمام بدی ها و ناسپاسیها که به شما کرده ام مرا ببخشید و حلالم کنید و از همه برای من حلالیت بخواهید.

از همسرم که امانتی است از من نزد شما خوب محافظت کنید که مونس آخرین روزهایم بود.

برادران عزیز،

برادری داشتم که در راه خدا شهید شد، قبلا در وصیت نامه ام با او صحبت و درد دل می کردم.

اکنون به شما توصیه می کنم که برادران عزیزم نکند در رختخواب ذلت بمیرید، که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد.

مبادا در غفلت بمیرید،

که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.

پدر و مادر و همسر عزیزم،

مراقبت کنید آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند

و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند.

در زنده بودنمان که نتوانستیم در آنها اثری بگذاریم شاید در مرگمان فرجی باشد و بر وجدان بی انصافشان اثر گذارد.

والسلام
علیرضا موحد دانش
تاریخ نگارش ۱۷/ ۱۱/ ۱۳۶۱