شهید مرتضی جاویدی معروف به اشلو در تاریخ ۲۲ اسفند ماه سال ۱۳۳۷ زاده جلیان ، روستایی از توابع بخش نوبندگان شهرستان فسا در استان فارس ایران است. مرتضی در یک خانواده مذهبی ، با ایمان و متدین به دنیا آمد.
شهید جاویدی از همان ابتدای تحصیل در مقاطع ابتدایی ، هم تحصیل می کرد و به کار های متفاوتی چون ، دامپروری و کشاورزی مشغول بود. مرتضی در سال ۱۳۵۶ مدرک دیپلم خود را در رشته علوم تجربی اخذ کرد.
شهید مرتضی جاویدی سپس بعد از دریافت کردن مدرک دیپلم خود به خدمت سربازی رفت ، اما پس از گذشت مدتی مرتضی به فرمان امام خمینی ( ره ) از خدمت سربازی فرار کرد. شهید جاویدی در زمان اوج مبارزات مردم علیه ظلم حکومت پهلوی بارها توسط ساواک دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت.
شهید جاویدی با پیروزی انقلاب اسلامی ، با انگیزه و شوق بالا به جمع رزمندگان در سپاه پاسداران پیوست و به عضویت این نهاد مردمی در آمد. تمام دوران حضور در سپاه در صحنه های خطر در داخل و خارج از کشور همیشه پیش قدم بود.
شهید جاویدی بعد از شروع دفاع مقدس به خوزستان رفت و عاشقانه در عملیاهای مختلف شرکت کرد. ایشان در ابتدا فرمنده گردان ۹۴۱ بود.
در عملیات والفجر ۲، پادگان عظیم حاج عمران و… توسط رزمندگان دلیر اسلام به تصرف درآمده بود و در این راستا گردان فجر از سه طرف در تپه بردزرد محاصرهی شدید نیروهای بعثی بود و تنها یک راه عقبنشینی وجود داشت که این گردان به مدت چهار روز با دهها شهید و زخمی و اسیر با دشمن زبون در جنگ بود و هراسی به خود راه نمیداد. ساعتی از روز پنجم گذشته، صدای بی سیم فرماندهان منطقه عملیاتی از جمله شهید صیاد شیرازی، سرلشکر محسن رضائی و جمع دیگر از فرماندهان عملیاتی مبنی بر این که: برادر جاویدی، گردان شما در محاصرهی شدید دشمن میباشد. عقبنشینی کنید. این شهید بزرگوار پاسخ به آنان داد که: «نمیگذارم اُحُد دیگر تکرار شود».
پس از پیروزی این عملیات، اکثریت فرماندهان و رزمندگان نزد حضرت امام به تهران رفتند و سرلشکر رضایی موضوع را با حضرت امام در میان میگذارد و امام این شهید را در بغل میگیرد و بر پیشانی اش بوسه میزند. شهید صیاد شیرازی می گوید در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیم، فقط یک بار دیدم که امام رزمنده ای را در آغوش گرفت و پیشانی اش را بوسید، و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی.
«شهید مرتضی جاویدی» سرانجام پس از مبارزات و مجاهدات خستگی ناپذیر در هفتم بهمن ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در مقام فرماندهی گردان فجر به آرزوی همیشگی خود رسید و سپس پیکر مطهرش در زادگاهش به خاک سپرده شد.
شهید صیاد شیرازی در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی را میگیرد تا میرسد به شهر فسا و بعد روستای جلیان. همراهان شهید صیاد میگویند از فاصلهی ۵۰ متری مزار، از ماشین پیاده میشود، لباسش را مرتب میکند و با احترام کامل نظامی با قدم آهسته به سمت مزار میرود و آنجا دست به گوشهی کلاه نظامی میچسباند و برای شهید فاتحه میخواند.