مصطفی چمران ساوه ای معروف به دکتر چمران ، یکی از فرماندهان موفق و با درایت در هشت سال دفاع مقدس بودند. شهید چمران در تاریخ ۱۰/۷/۱۳۱۱ دیده به جهان گشود و در تاریخ ۳۱/۳/۱۳۶۰ در اثر اصابت ترکش های خمپاره دشمن در منطقه جنگی دهلاویه به شهادت رسیدند. شهید چمران در این دفاع مقدس روبه روی عراق توانست ، فتوحات بسیاری برای جمهوری اسلامی کسب نماید.
شما می توانید برای خواندن مطالب بیشتر با رزمندگان همراه باشید.
و بنابراین یک نوع نشاط را در صحنه های جنگ می بینید ، نشاط ضاعق الوصف ، به خصوص از طرف نیرو های مردمی. و هنگامی کسی میخواهد از جبه جنگ خارج شود ، واقعا ناراحت و ناراضی است ، رنج می برد ، شکنجه می بیند ، و به همین دلیل می بینیم که ابتکارها و خلاقیت ها و نیروهای نهفته درونی این ملت همه اوج می گیرد و ظهور می کند و بنابراین تعمیر تانک و توپ و مشکلات دیگه ، امر بسیار ساده و بدیهی است که به سادگی عملی می شوند.
خود من در اهواز صنعتگرانی را می شناسم که تراش کار یا ریخته گر هستند و کارهایی از این قبیل میکنند ، که تمام سوزن های توپ های سنگین ما را اینها ساختند ، چون سوزن یک قسمت بسیار حساس توپ است ، زود خراب می شود و باید فولاد نوع خاصی باشد ، و تراشید آن کار سختی است و همیشه از خارج وارد میشده است. حتی خود ارتش نیز از این ساختن سوزنها اطلاعی ندارد. آن درجه دار یا گروهبانی که مسئولین توپخانه است ، این سوزن شکسته صنعتگر میآورد و صنعتگر هم ، به میل و رغبت خود این سوزن را میسازد و هم به کار می آید بدون آنکه فرماندهان بدانند و حتی بدون اینکه یک شاهی به این صنعتگر بدهند.
اما این صنعت با شوغ رغبت ضاعق الوصف برای ساختن این کمبود ها کار می کند و آن ها را به کار می اندازد یا مهندسینی را میشناسم که اکثر آنها دوستان صمیمی من هستند ، که برای تعمیر قطعات الکترونیکی تانک های چیفتن و تانک های دیگر و توپ ها بزرگ ترین فعالیت ها را از خود نشان دادند و تقریبا همه آنها را تعمیر کرد.
حتی چند هفته پیش از من می خواستند تا از تیمسار فلاحی و بزرگان ارتش درخواست بکنم ، که تمام قطعات الکترونیک تانک ها و توپ ها را از تمام نقاط کشور جمع بکنم ، به اینجا بفرستم که آن ها را تعمیر بکنند. اینها بدون اینکه چشم داشتی داشته باشند ، بدون اینکه پول بگیرند ، بدون اینکه پاداشی دریافت بکنند. با میل و رغبت ، این استعداد درونی خودشان را ، در اختیار انقلاب در اختیار جنگ گذاشتند و این خدمات را انجام میدهند ، بدون اینکه کسی بداند.
چون این انقلاب از قلب مردم ، از درون مردم می جوشد. و به یک منبع لایزال مردمی تکه دارد. این منبع لایزال به بی نهایت متصل است و هیچ وقت تمام نمی شود. این اختلافی است بین نیرو های ما ، با نیروی صدام. چون نیروی صدام با یک مقدار معادلات ریاضی و نیروهای موجود وارد معرکه شده ، در حالی که نیروی ما به بی نهایت متصل است و هر باری که احتیاج باشد با یک تماس با تهران با شهرهای بزرگ با صنعتگران بزرگ و … موجی از این مردم فداکار به روی صحنه های جنگ سرازیر میشوند و همه وجود خودشان را در اختیار جنگ قرار می داد. این رمز پیروزی ما است و بر همین نکته است که ما فکر میکنیم و به پیروزی خود اطمینان داریم.