شهید حمید باکری در تاریخ ۱ آذر ماه سال ۱۳۳۴ در یکی از شهرهای جنوبی استان آذربایجان غربی به نام میاندوآب و با فاصله ۱۶۴ کیلومتری از ارومیه، در جنوب استان در یک خانواده مذهبی ، با تقوا و متدین دنیا آمده است.
شهید باکری دوران کودکی خود را به خوبی و خوشی در همین شهر گذراند. حمید مقطع متوسطه را در دبیرستان فردوسی ارومیه گذراند و پس از دریافت مدرک دیپلم ، در کنکور سراسری شرکت کرد و با اینکه در کنکور قبول شده بود ، به خدمت سربازی رفت. باکری دوران خدمت سربازی را در یکی از پاسگاههای ژاندارمری اطراف ارومیه گذراند و بعد از پایان خدمت، حدود یک سال، بههمراه برادرش؛ مهدی به شهر تبریز نقل مکان کرد و فعالیتهای سیاسی خود بر علیه نظام شاهنشاهی را نیز در همین دوره آغاز نمود.
شهی باکری در سال ۱۳۵۵ ابتدا به کشور ترکیه و از آنجا به لبنان و سوریه سفر کرد ، تا در دورههای آموزش چریکی شرکت نماید. حمید سپس برای ادامه تحصیلات خود راهی کشور آلمان شد ، اما با استقرار سیدروح الله خمینی ( ره ) در حومه پاریس، وی تحصیل در آلمان را رها کرد و عازم فرانسه شد. شما می توانید برای خواندن ادامه مطالب با رزمندگان همراه باشد.
شهید باکری با دستور امام خمینی ( ره ) مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی مسئول تشکیل و سازماندهی بسیج ارومیه شد و در این مورد نقش فعالانه و موثری ایفا نمود. همیشه از بسیجی ها و از قدرت الهی آنها سخن می گفت. با شروع دفاع مقدس جهت مبارزه با بعثیون کافر به جبهه آبادان کشید و دو ماه بعد مراجعت نمود.
شهید باکری مدتی در شهرداری بصورت افتخاری در سمت مسئول بازرسی مشغول خدمت گردید و به دلیل کار اداری نتوانست روح بزرگ او را آرام کند مجدداً عازم جبهه آبادان شد.
با شروع دفاع مقدس برای مبارزه به جبهه آبادان رفت و بعد از مدتی فرماندهی خط مقدم ایستگاه ۷ آبادان را به عهده گرفته و به سازمان دهی نیرو های مردمی پرداخت.
ایشان برای مدتی از سوی جهاد سازندگی مسئولیت پاک سازی مناطق آزاد شده کردنشین در منطقه سرو را عهده دار گردید که در آن شرایط کمتر کسی می توانست چنان مسئولیتی را بپذیرد. سپس به عنوان مسئول کمیته برنامه ریزی جهاد استان تعیین شد و چون در هر حال جنگ را مسئله اصلی می دانست و می اندیشید که در جبهه مفیدتر است، حضور دائمی اش را در جبهه های نبرد از عملیات فتح المبین شروع نمود.
باکری در عملیات بیتالمقدس فرمانده گردان تیپ نجف اشرف بود و با تلاشی که نمود نقش مؤثری در گشودن دژهای مستحکم صدامیان در ورود به خرمشهر را داشت و بالاخره با لشکر اسلام پیروزمندانه وارد خرمشهر شد و بعد از عملیات رمضان برای فعالیت دائمی در سپاه پاسداران مصمم گردید.
در عملیات موفقیتآمیز «مسلم بن عقیل» بهعنوان مسئول خط تیپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار یادآور صبوری و شجاعت یاران امام حسین (ع) بود و برحسب شایستگی که کسب نمود از طرف فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان فرمانده تیپ حضرت ابوالفضل (ع) منصوب گردید.
بعد از عملیات والفجر مقدماتی بهعنوان معاون لشکر ۳۱ عاشورا راه مولایش حسین بن علی (ع) را ادامه داد. استقامت و تدابیرش در مقابل صدامیان همیشه برای یارانش الگو بود. شرکت در عملیاتهای والفجر ۱ و ۲ و ۴ از افتخاراتش بود که همیشه دوش بدوش برادران رزمنده بسیجیاش در خطوط اول حمله شرکت داشت و با خونسردی زیادی که داشت همیشه فرماندهان زیردستش را به استقامت و تحمل شداید صحنههای نبرد ترغیب مینمود. ایشان در عملیات والفجر یک از ناحیه پا و پشت زخمی و بستری گشت.
شهید حمید باکری در عملیات فاتحانه خیبر با اولین گروه پیشتاز که قبل از شروع عملیات بایستی مخفیانه در عمق دشمن پیاده میشدند و مراکز حساس نظامی را به تصرف درمیآوردند، عازم گردید و در ساعت ۱۱ شب چهارشنبه ۳ اسفند ۶۲ شروع عملیات خیبر بود که با بیسیم خبر تصرف پل مجنون (که به افتخارش پل حمید نامیده شد) در عمق ۶۰ کیلومتری عراق را اطلاع داد. پلی که با تصرف کردن آن دشمن متجاوز قادر نشد نیروهای موجود در جزایر را فراری دهد و یا نیروی کمکی بفرستد، در نتیجه اکثر نیروهایش در جزایر کشته یا اسیر شدند و این عمل قهرمانانه فرمانده و بسیجیهای شجاعش ضمانتی در موفقیت این قسمت از عملیات بود و عاقبت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نیروهای زرهی دشمن، با شهادت خودش و یارانش در حفظ آن پل مهم جنگیدند و در هم آنجا به لقاءالله پیوستند.