سردار شهید سپهبد سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید:
« یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم.
چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم.
به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچکدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروزیم.
گفتم: حسین دیوانه شدهای!
در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلاً وضع فرق میکنه و از همه سختتر است، موفق میشویم!
حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت:
حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم. »
همایی؛ همرزم شهید محمد حسین یوسف الهی در باره نبوغ جنگی او اینگونه میگوید:
از خط دشمن جلو تر میرفتیم و در زمین چاههایی حفر میکردیم و درون آن پنهان میشدیم .
وقتی تانک های دشمن عبور میکردند تا خط را بگیرند، ما بیرون میآمدیم و تانک ها را شکار میکردیم.
شهید محمدحسین یوسف الهی متولد سال ۱۳۴۰ در شهر کرمان بود.
علاقه و ارتباط عمیقی محمد حسین یوسف الهی با نهجل البلاغه ریشه در دوران دبیرستان او داشت.
شهید محمدحسین یوسف الهی در دوران هشت سال دفاع مقدس در لشکر ۴۱ ثارالله کرمان و در واحد اطلاعات و عملیات مشغول به فعالیت بود و بعدها نیز به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد.
در طول جنگ تحمیلی پنج مرتبه به شدت مجروح شد.
در نهایت در عملیات والفجر ۸ در ۲۷ بهمن ماه سال ۱۳۶۴ به دلیل بمب های شیمایی مصدوم شد.
‘…خوشا به حال کسی که سبک بال و بدون بال دنیای فانی را پشت سرگذاشته و بسوی آخرت می شتابد.
و چه با سعادتند آنانکه از دنیا همان را گرفته که بدرد آخرتشان می خورد و بقیه را برای اهل دنیا واگذار کردند…
چه خوش سعادتند آنانکه برای دنیای شان آن چنان کار می کنند و می کوشند که انگار تاابد زنده خواهند ماند
و برای آخرتشان آنچنان کار می کنند که گویی فردا خواهند مرد…
…انسان از خاک آفریده شده وبه خاک بر می گردد و باز از خاک سر بر می دارد
و به اندازه خردلی به کسی ظلم نمی شود و نفس هر کس درگیر اعمال خودش می باشد.
بدانید که تا وقتی که از رهبری اطاعت کنید، مسلمان و مومن و پیروزید وگرنه! هر کدام راهی به غیر از این دارید، آب را به آسیاب دشمن می ریزید.
…هم چنان تاکنون بوده اید باشید تا مانند گذشته پیروز باشید و این میسر نمی شود بجز یاری خواستن از خدا ودعا کردن.