از عملیات ها که برمیگشتیم،
همه نیروها معمولا شدیدا خسته بودند،
به محض رسیدن به مقر
همه بچه ها برای استراحت می رفتند
و سرگرم کار خودشان بودند
اما با اینکه شهید زارع
پا به پای بچه ها میجنگید
و مثل بقیه مهمات حمل کرده
و دست و پایش تاول زده بود،
تازه شروع میکرد
کمک به رزمنده ها و برایشان غذا می آورد،
وسایل استراحت و
استحمامشان را آماده میکرد
همیشه دوست داشت در کمک کردن به دیگران
در صف اول باشد و بتواند
مشکلات دیگران را حل کند…
راوی: همرزم شهید
لینک کوتاه :https://razmandegan.org/site/?p=4403