چگونگی آغاز جنگ تحمیلی
چگونگی آغاز جنگ تحمیلی

در دو مقاله گذشته راجع به دلایل آغاز حمله به ایران توسط صدام و همچنین بررسی قرارداد الجزایر پرداختیم. حال میخواهیم به چگونگی آغاز جنگ بپردازیم.برای این منظور شِش بخش زیر را بررسی خواهیم کرد. تجاوز سراسری ۳۱ شهریور اشغال شهر های مرزی ایران موضع گیری امام خمینی در برابر تهاجم ارتش عراق مقاومت مردمی […]

در دو مقاله گذشته راجع به دلایل آغاز حمله به ایران توسط صدام و همچنین بررسی قرارداد الجزایر پرداختیم.

حال میخواهیم به چگونگی آغاز جنگ بپردازیم.برای این منظور شِش بخش زیر را بررسی خواهیم کرد.

  • تجاوز سراسری ۳۱ شهریور
  • اشغال شهر های مرزی ایران
  • موضع گیری امام خمینی در برابر تهاجم ارتش عراق
  • مقاومت مردمی
  • تخریب مناطق مسکونی،درمانی وآموزشی
  • واکنش دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی



۱٫ تجاوز سراسری ۳۱ شهریور ۱۳۵۹

ارتش رژیم عراق با اهداف از پیش تعیین شده، سرانجام تهاجم سراسری خود را علیه ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ از زمین، هوا و دریا آغاز نمود. استعداد نیروی زمینی ارتش عراق در آغاز تجاوز بیش از ۲۸ یگان بود، که شامل ۱۲ لشگر مرکب از ۵ لشگر پیاده، ۵ لشگر زرهی و ۲ لشگر مکانیزه، و همچنین ۱۵ تیپ مستقل (شامل ۱۰ تیپ پیاده، یک تیپ زرهی، یک تیپ مکانیزه و ۳ تیپ نیروهای مخصوص)، به اضافه ی تیپ ۱۰ گارد جمهوری و نیز نیروهای گارد مرزی (شامل ۲۰ تیپ مرزی) بود.

همچنین ماشین نظامی عراق با بهره مندی کامل از تجهیزات نظامی نظیر

۸۰۰ قبضه توپ، ۵۴۰۰ دستگاه تانک و نفربر، ۲۰۰ قبضه توپ ضد هوایی، ۳۶۶ فروند هواپیما و ۴۰۰ فروند هلی کوپتر، از آمادگی عملیاتی مناسبی برخوردار بود.

خبرگزاری های انگلستان بلافاصله پس از تجاوز گزارش دادند:

«ایران و عراق حالت جنگی میان دو کشور را اعلام کردند. هواپیماهای عراق اقدام به بمباران کلیه‌ی پایگاه های نظامی در داخل خاک ایران از جمله فرودگاه مهر آباد نمودند. در پی این حملات، خسارات سنگینی به تأسیسات نظامی و غیر نظامی وارد آمد.»
 خبرگزاری عراق نیز اعلام کرد:
« نیروی هوایی عراق در حدود ساعت ۱۲ ظهر امروز ( ۲۳/۹/۱۹۸۰ ) به وقت محلی، چند فرودگاه نظامی و دیگر اهداف نظامی ایران را مورد حمله قرار داد. جنگنده های عراق شش فرودگاه نظامی در مناطق آبادان، اصفهان، آغاجاری و در عربستان (خوزستان ایران) را با موشک های هوا به زمین مورد حمله قرار داده، خسارات سنگینی واردآوردند.»
صدام حسین نیز طی مصاحبه ای گفت:
« نیروی هوایی پیروز ما، پایگاه های گروه مجوس را بمباران و خسارات سنگینی به آنها وارد کرد. در دریا نیروهای جسور ما در برابر نیروهای دریایی دشمن پایداری کردند و در خشکی نیروهای دلاور ما به سوی اهداف از پیش تعیین شده پیشروی نمودند و ظرف چند روز گذشته از صبح دوشنبه ۲۲ سپتامبر تا به امروز، این مأموریت ها را با دلاوری ولیاقت و سرعت انجام دادند.»
 تجاوز و تهاجم سراسری رژیم عراق، در عین سنگینی با سرعت عجیبی همراه بود، که حکایت از اهداف از پیش برنامه ریزی شده‌ی آنها دارد و برای جمهوری اسلامی ایران، اگرچه حمله‌ی رژیم عراق قابل پیش بینی بود، اما با این حجم و گستردگی، غافلگیرانه و غیر قابل تصور بود.

۲٫ اشغال شهرهای مرزی ایران

رژیم بعثی عراق  نیروهای خود را برای تصرف شهرهای استان خوزستان به کار گرفت؛ به طوری که از محورهای شملچه، تنگه ی چزابه و دزفول به اشغال خاک خوزستان پرداخت. هدف مهم و استراتژیک او اشغال خرمشهر بود که با وجود مقاومت سرسختانه ی دلیر مردان اسلام، سرانجام این شهر کلیدی را به تصرف خود در آورد. تحلیلگران سیاسی، ضمن اعتراف به مقاومت شجاعانه‌ی رزمندگان اسلام، از رسیدن رژیم عراق به اهدافش خبر دادند، که این نشان می دهد همگان از اهداف تجاوز رژیم عراق باخبر بودند. برای نمونه، نشریه‌ی نیویورک تایمز نوشت:

«تحلیلگران می گویند که عراق به رغم مقاومت مداوم ایران، به اکثر هدف های اولیه ی خود رسیده است. اشغال حدود ۱۲۴ مایل مربع از سرزمین های مورد اختلاف و تسلط بر شط العرب. به علاوه، خرمشهر واهواز و پالایشگاه عظیم نفت آبادان را نیز در محاصره دارد.» هدف های اولیه در اشغال شهر های ایران بسیار بامعناست، که بعدا با ادعای مالکیت عراق بر این شهرها همراه می شود؛ چنان که صدام حسین – فرمانده کل نیروهای مسلح عراق – اعلام کرد:

«پرچم عراق بر فراز شهرک سوسنگرد (خفاجیه) به اهتزاز در آمده است.»
بر اساس این بیانیه ی عراق، ایرانی ها از روی جعل و تزویر خفاجیه را سوسنگرد نام گذاردند؛ به طوری که این امر نشانگر آن است که عراق این شهرک را جزئی از اراضی اصلی خود به شمار می آورد.

ادعای مالکیت سران رژیم عراق با تغییر اسم شهرها نظیر محمره به جای خرمشهر و عربستان به جای خوزستان آغاز شد. طه یاسین رمضان – معاون رییس شورای فرماندهی
عراق – پس از سقوط خرمشهر اعلام کرد :
«عربستان (خوزستان) آزاد شده است »
این ادعاها در مالکیت خوزستان، نشان می دهد که ارتش رژیم عراق برای ماندن آمده بود به طوری که پس از سقوط خرمشهر، مطبوعات عراق اعلام کردند:

«محمره (خرمشهر) سرزمین اجدادی است و نیروهای مسلح عراق آن و شهر را برای ابد باز پس گرفتند.»

همچنین مسؤولان رژیم عراق اعلام کردند که مناطق آزاد شده از ایران را در شبکه‌ی پست و تلفن خود ادغام می کنند.

بنابر این، رژیم عراق علاوه بر اشغال شهرهای مرزی خوزستان و غرب نظیر قصر شیرین، یکی از اهداف تجاوز را که همان تجزیه‌ی خوزستان بود، به طور علنی در مصاحبه ها و بیانیه های رسمی خود اعلام می نمود و رسانه های خبری منطقه و جهان نیز بعضا به طور غیر مستقیم با تکرار گفته های سران رژیم عراق، اذهان عمومی رابرای پذیرش این ادعا آماده می کردند.

 ٣. موضع گیری امام خمینی در برابر تهاجم ارتش عراق

٣. موضع گیری امام خمینی در برابر تهاجم ارتش عراق

سایه ی سهمگین تهاجم سراسری ارتش عراق در اوضاع نابسامان سیاسی و اقتصادی کشور، بر پیکر ملت و مسؤولان ایران سنگینی می کرد، به طوری که وحشت و اضطراب از عاقبت کار، احساس طبیعی همگان بود. در چنین اوضاع و احوالی، همگی دیدگان به تدابیر امام خمینی (ره) دوخته شده بود. امام راحل (ره) هم به خوبی می دانستند که تنها ایشان باید در آن شرایط حساس حرف آخر را بزنند. لذا طی سخنانی عنصر ایمان و توکل به خدا را بزرگترین پایه ی قدرت و توانایی دانسته، قدرت دشمن را در برابر آن ناچیز تلقی نمودند:

 «من از ملت بزرگ ایران خواهانم که در هر مساله ای که پیش می آید؛ قوی باشند، قدرتمند باشند، متکی به خدای تبارک و تعالی باشند، و از هیچ چیز باک نداشته باشند. ما از آن قدرت های بزرگ نترسیدیم. این(صدام) که قدرتی ندارد؛ عراق که چیزی نیست.»

 این سخنان ملکوتی امام راحل (ره) که از قلب مطمئن و جان آرام ایشان سرچشمه می گرفت، روحیه ی مردم و مسؤولان را تقویت نمود و اتکال آنها را به خدا بیش ترکرد و انگیزه ی دفاع و مبارزه با دشمن را در آنان – به ویژه جوانان جان بر کف میهن اسلامی – بالا برد. ایشان در جایی دیگر فرمودند:

هر وقتی که مقتضی بشود، من پیامی به ملت خواهم داد و به صدام حسین و امثال او ثابت خواهم کرد که اینها، این اذناب امریکا، قابل ذکر نیستند.»

 امام راحل (ره) با تحقیر دشمن، مردم را به مبارزه و حتی شکست دشمن امیدوار کردند و این صحنه های اعجاز آفرین ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی است، که در بحرانی ترین شرایط، با در دست گرفتن سکان، کشتی نظام را از تزلزل نجات می دهد، و ثابت می کند که جوهر اقتدار نظام و امنیت کشور، ولایت فقیه است.

به دنبال موضع گیری شجاعانه ی امام راحل (ره)، شاهد جوشش مقاومت مردمی در همه ی آحاد ملت و مسؤولان و دولتمردان نظام جمهوری اسلامی بودیم؛ به طوری که برای دفع تجاوز و آزادسازی مناطق اشغال شده، همه از مرد و زن و پیر و جوان بسیج شدند.

همچنین امام راحل(ره) به مسؤولان سیاسی و نظامی دستور دادند که در شورای عالی دفاع به تهیه و تدوین طرح ها و برنامه های کلان به طور کلاسیک بپردازند، و با تشکیل سازمان های رزمی، به امور سازماندهی نیروهای مردمی جهت اعزام به جبهه همت گمارند.

۴. مقاومت مردمی

پس از آن که خط مشی دفاعی از سوی امام راحل (س) تبیین شد، مقاومت خودجوش مردمی در همه جا شکل گرفت؛ به ویژه این مقاومت در شهرهای اشغالی ایران توسط ارتش عراق نمود فزاینده ای داشت؛ به طوری که فرماندهان ارتش عراق و خبرگزاری های جهانی زبان به اعتراف گشودند. خبر گزاری رویتر در مورد مقاومت مردم آبادان گزارش داد:

«نیروهای عراقی تحکیم محاصره‌ی شهر نفتی آبادان ایران را با حلقه ای ازفولاد آغاز کرده اند، اما ساکنان شهر، مقاومت شدیدی نشان می دهند.»

 این در حالی است که صدام حسین طی محاسبات غلط خویش، به فرماندهانش گفته بود در هر شهری وارد شوید، مردم از شما استقبال خواهند کرد. نشریه‌ی گاردین از قول یک دهقان پیر نوشت:

«ما با چنگ و ناخن به این زمین خواهیم چسبید. اگر آنها (ارتش عراق) همه چیز را نابود کنند، ما در چادرها خواهیم خوابید، بعد باز خواهیم گشت و همه چیز را چون ویتنام خواهیم ساخت »
 سپس می گوید:

«این مقایسه اتفاقی نیست و همه ی مردم در اینجا می گویند که امپریالیسم آمریکا پشت صدام حسین است.»

 مقاومت در شهرهای اشغالی به گونه ای مردمی شده بود که حتی کودکان و زنان دوشادوش پدران و مردان خود در نبرد شرکت جستند. این صحنه های حماسی نیز از چشم خبرنگاران پنهان نماند؛ به طوری که گزارش دادند:

»در خرمشهر و آبادان کودکان بسیاری اغلب در کنار پدرانشان در جنگ شرکت داشته اند و یکی از آنها که ۱۴ ساله بود، با افتخار برای خبرنگاران غربی تعریف کرد که چگونه با دو کوکتل مولوتف تانک عراقی را منهدم کرده است.»
این ها گزارش و اعتراف خبرنگاران خارجی در مورد صحنه های مقاومت مردم شهرهای مرزی به همراه جوانان سلحشور و رزمنده‌ی سپاه و ارتش می باشد، که غالبا به منظور اهداف دیگری به منطقه آمده بودند، اما همایش زیبای مقاومت و حماسه ی دینی، آنها را به حیرت آورد و حداقل واکنش آنان، گزارش این منظره های مقاومت و روحیه ی ایثار و شهادت طلبی مردم بود.

قطعه منشأ این مقاومت و پایداری، ایمان و عشق به اسلام و میهن اسلامی و اطاعت صادقانه از دستور امام خمینی(ره) بود، که موجب مباهات و سرفرازی ایران اسلامی شد؛ به طوری که امام راحل (ره) در این باره فرمودند:

« آنچه برای این جانب غرورانگیز و افتخار آمیز است، روحیه ی بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان، که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم (ارواحنا فداه) هستند، می باشد. این است فتوح الفتوح»
 بدین ترتیب، ایمان و عشق به خدا، رمز مقاومت و پایداری ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس بود، که از نظر امام راحل (س) «فتح الفتوح» نامیده شد و در طول سالیان مبارزه، همواره به عنوان جوهر دفاع و مقاومت مورد توجه رزمندگان اسلام بود.

۵. تخریب مناطق مسکونی، درمانی و آموزشی

ارتش رژیم عراق برای در هم کوبیدن مقاومت مردم در شهرهای مرزی؛ خانه ها، بیمارستان ها و اماکن آموزشی را مورد حملات هوایی و موشکی قرار می داد. کشتن زنان و کودکان در خانه ها و یا بیماران در بیمارستانها یا دانش آموزان در مدرسه ها برای رژیم عراق مفهومی انسانی نداشت. اگر چه مجامع خبری داخل عراق، در آغاز این حملات را انکار می کردند، اما خبرگزاری های خارجی از این جنایت صدام که بی رحمانه به مناطق مسکونی، درمانی و… حمله می کردند، خبر دادند؛ مثلا گاردین نوشت:

«بر اثر حمله ی نیروهای عراقی با موشکهای زمین به زمین به مناطق مسکونی در شهر دزفول واقع در جنوب غربی ایران، بیش از ۱۰۰ نفرکشته و ۱۷۴ نفر مجروح شدند.»

بعدها که رژیم عراق مقاومت مردمی را در ایران اسلامی همگانی یافت، حملات ددمنشانه ی خود را به سایر شهرها گسترش داد، و بر خلاف همه ی موازین بین المللی، به مناطق مسکونی شهرهای مختلف ایران، مراکز درمانی و آموزشی و بناهای تاریخی و فرهنگی با هواپیما و موشکهای دوربرد حمله ور شد

۶. واکنش دولتها و سازمانهای بین المللی


 پس از وقوع تجاوز سراسری رژیم عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران، دولت ها و مجامع بین المللی واکنش های متفاوتی از خود نشان دادند. دولت های منطقه – به ویژه عربستان، اردن و کویت – حمایت خود را از عراق اعلام نمودند.

دولت امارات متحده ی عربی مجدد تأکید نمود که جزایر سه گانه ی عربی که از سوی رژیم ایران به اشغال در آمده است، باید به این کشور باز پس داده شود.

اغلب حمایت ها با تمجید و ستایش از صدام حسین همراه بود؛ مثلا یک مقام رسمی اردن نزدیک به شاه حسین گفت:

صدام حسین یقینا به عنوان مرد قدرتمند در رهبریت ملی اعراب درخواهد آمد و پیروزی وی در جنگ با ایران، اولین عملیات موفقیت آمیز نظامی اعراب در طول سال گذشته خواهد بود.» همچنین انجمن ادبای کشور کویت با ارسال تلگرافی به صدام حسین، حمایت کامل خود را از عراق در جنگ با ایران اعلام کرد. در این تلگراف آمده است:

«فرزند صالح عربیت، رفیق صدام حسین – بغداد
 افتخار دارم که تصمیم هیأت اداری انجمن ادبای کویت با تمامی اعضای آن در حمایت کامل از موضع شجاعانه ی شما برای باز پس گیری اراضی عراق را از غاصبین فارس به اطلاع برسانم…. به پیش ای قهرمان عربیت و پیروزی از آن ارتش بزرگ ما باد. (احمد سقاف – دبیر کل)»

 البته صدام حسین این اظهار ارادت و حمایت ادبای کویت را در تجاوز به آن کشور پاسخ داد و ادبا و نویسندگان کویت را به اوج تخیل و قهقرا کشاند.

شورای همکاری حوزه‌ی خلیج فارس در کنار صدام حسین علیه ایران صف آرایی کردند.

دبیر کل اتحادیه ی عرب طی مکالمه ی تلفنی با دبیر کل شورای فرماندهی عراق، مواضع قوی و عربی صدام حسین را مورد ستایش قرار داد.

دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی ضمن ارسال در تلگراف به صدام حسین و امام خمینی، خواستار برقراری آتش بس فوری شد.

کشورهای غربی، اگرچه از اقدام صدام حسین راضی به نظر می رسیدند، اما با لحنی متناقض به اظهار نظر پرداختند؛ تا این که تدریج رژیم عراق با حرکت های غرب پسند، حمایت اغلب آنها را با خود همراه نمود. در این بین، موضع گیری شورای امنیت سازمان ملل به عنوان نماد رسمی حل مناقشه، برای همگان قابل توجه بود، تا این که «کورت والدهایم» – دبیر کل وقت سازمان ملل متحد – بر اساس ماده ی ۹۹ منشور، نامه ای بدین مضمون به شورای امنیت نوشت:

من از گسترش اختلاف بین ایران و عراق نگران هستم. این امر به عقیده ی من یک تهدید جدی بالقوه برای صلح و امنیت بین المللی است.»