با آغاز جنگ تحمیلی و حمله رژیم بعث عراق به ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۸، جمهوری اسلامی با یک نبرد نامتوازنی روبرو میشود. ارتش کلاسیک به ارث رسیده از دوران پهلوی و کارشکنیهای ابوالحسن بنی صدر در تجهیز نیرویهای نظامی، در مقابل ارتش تا به دندان مسلح صدام یک نبرد نابرابری را شکل داده […]
با آغاز جنگ تحمیلی و حمله رژیم بعث عراق به ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۸، جمهوری اسلامی با یک نبرد نامتوازنی روبرو میشود. ارتش کلاسیک به ارث رسیده از دوران پهلوی و کارشکنیهای ابوالحسن بنی صدر در تجهیز نیرویهای نظامی، در مقابل ارتش تا به دندان مسلح صدام یک نبرد نابرابری را شکل داده بود. رفتهرفته تحریمها نیز نیرویهای ایرانی را با محدودیت بیشتری مواجه میکند. چیزی نگذشت که جمهوری اسلامی و رزمندگان اسلام دریافتند که برای مقابله و مبارزه با این نبرد نابرابر نمیتوان به شیوههای کلاسیک عمل کند. ایران فهمید که در این جنگ نابرابر بایستی به فکر یک نبرد نامتقارن نیز باشد. نبردی که در آن نه سلاحهای پیشرفته جنگی رمز موفقیت بود و نه نیروهایِ مسلحِ مجهز میتوانست راه گشا باشد.
نبرد متقارن
همان جنگ کلاسیک است. در جنگ کلاسیک دو جبهه خودی و غیرخودی وجود دارد. تمام نزاع و درگیری نیز در همین عرضه رخ خواهد داد. پیروز میدان نیز در همین عرصه مشخص خواهد شد. جنگی مبتنی بر تاکتیکها و تکنیکهای تعریف شده نظامی.
نبرد متقارن به زبان ساده یعنی نبرد ناو با ناو، تانک با تانک و هواپیما با هواپیما. در این استراتژیِ نظامی اگر دشمن بمب اتم داشت برای دفع آن بایستی به فکر بمب اتم بود. کاری که در رقابتهای تسلیحاتی بلوک غرب و شرق به وضوح میتوان دید. اگر دشمن ناوهای گران قیمت جنگی داشت بایستی با ناوهای پیشرفته به جنگ آن رفت. عمده ارتشهای مجهز دنیا به فکر این رقابتهای تسلیحاتی هستند.
نبرد نامتقارن
نبردهای چریکی و پارتیزانی را میتوان در حوزه نبردهای نامتقارن تعریف نمود. اما همکنون نبردهای نامتقارن تعریف جامعتری پیدا کردهاند. در نبرد نامتقارن لزومی ندارد برای جنگ با دشمن به دنبال یک تسلیحات مشترک بود. در دفاع نامتقارن علاوه بر حوزه تکنیکی بر حوزه تاکتیکی نیز باید به فکر اهداف نامتقارن بود. نبرد نامتقارن یعنی جواب ترور، موشک است. در جنگ نامتقارن مرز درگیری نیز نامتقارن است. گاه در جنگ نامتقارن لازم است نیروهای خودی فراتر از مرزهای رسمی کشور با دشمن خود بپاخیزند.
جمهوری اسلامی ایران و جنگهای نامتقارن
دفاع نامتقارن در جمهوری اسلامی مفهومی منحصر بفرد دارد و تکوین و تکامل آن را به یقین میتوان محصول انقلاب اسلامی دانست. در جنگ نفتکشها جمهوری اسلامی تنها با داشتن چند قایق تندروِ ارزان قیمت توانست ناوهای چند صد میلیاردی آمریکاییها را در خلیج فارس از میان ببرد.
اکنون جمهوری اسلامی مبتنی بر جنگهای نامتقارن امنیت خود را تعریف نموده است. در نیروی دریایی علاوه بر توسعه ناوگان کلاسیک (همچون زیردریاییها و ناوشکنها) به توسعه شناورهای تندرو دریایی نیز پرداخته شده است. تکنولوژی که جمهوری اسلامی ایران روی آن تمرکز ویژهای داشته و به یک توانمندی بلامنازعی در عرصه بین المللی بدل گشته است. شناورهای که قدرت مانور بالایی دارد و با کمترین هزینه میتواند گران قیمت ترین ناوشکنهای آمریکایی را منهدم نماید. سرعت شناورهای تندرو سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران ۹۰ گره دریایی است که در نوع خود بینظیر است.
یا توسعه موشکهای ایرانی توسط نیروی هوا و فضای سپاه پاسداران با تلاشهای خستگی ناپذیر مرد موشکی ایران شهید تهرانی مقدم گامی دیگر بر شکل گیری مفهومی به نام جنگهای نامتقارن بود. در این حوزه در مقابل تهدید و تعرضهای تروریستی، پارتیازانی و کلاسیک جمهوری اسلامی اهرم فشاری به نام موشکهای دوربرد و میان برد دارد. جمهوری اسلامی به صراحت گفته است که تلاویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد اگر تعرضی از جانب اسرائیل متوجه ایران شود.
جنگ سوریه و دفاع نامتقارن
در ابتدای خروج داعش سفیانی صفت در منطقه شامات، ارتش کلاسیک سوریه وارد عمل شد. این جنگ یک جنگ کلاسیک و دو جبههای نبود. نیروهای دشمن بصورت پارتیزانی در تمام شهر مخفی شده بودند. شکستهای نخست ارتش سوریه نیز به خاطر کلاسیک بودن استراتژی نظامی آنها بود. با ورود مشتشاران ایرانی به جنگ سوریه، نبرد با داعشیان به شیوههای ایرانیان به شکل نامتقارن اداره شد و همین نیز رمز موفقیت جمهوری اسلامی در نابودی تروریستهای تکفیری در منطقه بود.
با رسانه خبری، علمی و فرهنگی رزمندگان همراه باشید و با انواع استراتژیهای نظامی آشنا شوید